******************* WELLCOME *********************
دستای من سرده...یعنی پر دردم..
یعنی کمت دارم...انگار گمت کردم!
انگار که حالم رو اصلا نمیدونی..
همینکه میپرسیش یعنی ازم دوری..
..
من عاشقت بودم...یه عاشق خسته
اونی که هستیش و..به چشم تو بسته
اونی که هر لحظه .. محتاج دستاته
برای ارامش .. اغوش تو جاشه

 

+ تاريخ یک شنبه 4 / 12 / 1391ساعت 1:6 نويسنده Unknown |

 به من می گویی ارام باش...

 

مگر یادت میگزارد من ارام باشم?

مگر خاطره هایت می گزارند بی تو زندگی کنم؟

محال است بی تو بودن ، خیال است با تو پر کشیدن...

مگر یادت میگذارد که فراموشت کنم..

آه...

کاش اینجا همان آغاز بود ، کاش هیچ آغازی پایان نداشت..

جای بوسه هایت بر روی گونه ام مانده..

جای دستان تو در دست های من خالیست و میدانم که خالی خواهد ماند..

از بعد رفتنت هزار بار توبه کردم که هوس اغوش تو را نکنم..

اما باز غرق خیال تو گم میشوم در اعماق اغوشت..

مگر عشقت میگذارد که بی خیالت شوم؟

و اما  تو ... چقدر بی وفا بودی...

که از چشمانم عشق پاکی که به تو داشتم را  حس نکردی..

حالا کجایی که ببینی رفتن تو چه اتشی در درون من به پا کرده است

که بی وقفه تار و پود وجودم را می سوزاند..

کجایی که ببینی یک عالمه دل تنگی در قلبم نشسته است..

با چشمان تر و قلبی مالامال از درد صدایت میزنم

برگرد , عزیزم برگرد

ای که هستی تمام هستی من...برگرد..

هر چه شود محال است عشق تو از قلبم بیرون رود!

در خیالم با یاد تو زنده ام..باشد که مرا بفهمی..

آه... 


برچسب‌ها: دلتنگی عشق متن زیبا
ادامه مطلب
+ تاريخ شنبه 2 / 3 / 1391ساعت 21:48 نويسنده Unknown |

کی میگه گریه قشنگه؟؟

 حیف تو چشات ببارن.

روی زخمای ترانه                 مرحمه اشکو بزارن
من باید گریه کنم ,من,         نه تو که بوته ی یاسی
طفلی چشمام که یه عمره,شدن از دست من عاصی
اشکات  و ببزار   برای  روزی  که  من  دیگه  نیستم
روزی که   ردم  و  از   هرکی  بگیری   میگه نیستم
 چه تحملی؟  چه صبری؟   وقتی  از  تو دور  دورم
وقتی هیشکی و ندارم  که  بشه   سنگ   صبورم
به  خدا  قسم  شکستم  به خدا  که پیره  پیرم
سرنوشت   ما   همینه  تو  بمونی,  من   بمیرم.
بغض  فاصله   شکسته   صورت   ترانه  خیسه.
کاش  میش د قصه ی  ما  رو  یکی  از نو بنویسه
ماهی  همیشه   تشنم  توی  این  اب  گل  الود
بغضت  و  نشکن عزیزم  گریه سرنوشت  من بود
نه  تو اومدی نه بارون
هر چی چش  به  جاده دوختم...
توی  حراجی  گریه
ساده    اشکام  و  فروختم .
 
 

برچسب‌ها: گریه گریه قشنگه حراجی گریه
+ تاريخ سه شنبه 17 / 2 / 1391ساعت 13:17 نويسنده Unknown |

 

من و شب و ستاره      سه تا  باهم  رفيق  شديم
-
اما  هر  شب كه  نگاه  ميكنم يا ستاره نيست يا من.
-
به سلامتي  شب  كه  حتي  اگه  ما  هم  نباشيم 
شبشو  با  ما  صبح  ميكنه.
+ تاريخ پنج شنبه 7 / 2 / 1391ساعت 10:55 نويسنده Unknown |

حرف‌های ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه می‌کنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن‌که با خبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!

 

 

شعری از قیصر امین پور

برچسب‌ها: قیصر امین پور شعر
+ تاريخ یک شنبه 11 / 1 / 1391ساعت 11:35 نويسنده Unknown |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد