يك دنيا حرف در دلم و مهر سكوت بر لبانم.
اين حكايت من است و قلب بي تو تنهايم.
عمريست ميخواهم از دلتنگيم بگويم اما...
اما درد بي انتهاي اين بغض ميبرد از سرم
خيال هر حرفي و هوس هر درد و دلي ...
هنوز هم همان دلخوشی همیشگی ..
روزنه ای از امید در ظلمت شب هایی سرد که نگذاشت
پشت اين فاصله فراموش کنم نفس کشیدنم را
در اين سالهاي بيقراري ِ توامان چشم انتظاري.
هرشب با جرئه ای از خاطرات شیرین گذشته
مرهمی میسازم برای این کهنه درد دوست داشتنی...
:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها، درد و دل، ،