******************* WELLCOME *********************

من , که بدون تو میمیرم ...

تو , که از حالم بی خبری ..

این ته تنهاییه من , که عشقم رو به فراموشی میسپاری .. 

من دیگه خسته ام از همه و دیگه قهرم با دنیا 

حبسم تو زندونی که ساختم با رویاها و ...


برچسب‌ها: عشق عشق یعنی چی؟ موسیقی زیبا شنیدنی
ادامه مطلب
+ تاريخ سه شنبه 5 / 9 / 1396ساعت 19:31 نويسنده Unknown |

یادت که میپیچه تو کوچه,وقته تنهایی

روایته , قصه ای  تازه از پایــیز امساله

غرقم دمادم , توی گرداب دوتا دستات

حکایت سرد دستهای من , ادامه داره....

 

 


برچسب‌ها: پاییز عاشق شدن عشق فکر دستات
ادامه مطلب
+ تاريخ دو شنبه 19 / 7 / 1393ساعت 18:20 نويسنده Unknown |

ما با همیم و عـشق پابرجاســــت

وقتی تو باشی زندگی زیباســـت

با بودنت عشق هست وخوشبختی

دور از تو بودن اخر دنیاســـــت.


برچسب‌ها: عشق خوشبختی عشق ماندگار است زندگی
ادامه مطلب
+ تاريخ جمعه 9 / 7 / 1393ساعت 8:20 نويسنده Unknown |
من اونیم که سایه هم نداشت ....  دلش رو توی کوچه جا گذاشت
  همون که تو دلش غمارو کاشت
غیر از این سکوت چیزی برنداشت
من اونیم که گریه میکنه همون که بغضو ول نمیکنه
همون که هیشکی باورش نکرد اشکو  عاشقه گونه میکنه

دانلود این ترانه زیبا:


برچسب‌ها: عشق ادعا مرتضی پاشایی ترانه متن
ادامه مطلب
+ تاريخ دو شنبه 26 / 2 / 1393ساعت 23:54 نويسنده Unknown |

هرشب

دل من کارش اینه, جلو عکسات میشینه

میدونم راهی نیست غیر از تنهایی

دنیام,شده تاریک و تیره.. داره قلبم میگیره

اخه امشب باز حس کردم اینجایی

گریه هر شب من شده عادت تنهایی

عشق تو تو دل من شده باعث رسوایی..

وای از تنهایی

وای از تنهایی...

 

 

دانلود این ترانه زیبا:

  


برچسب‌ها: تنهایی هرشب لهراسبی عشق
+ تاريخ شنبه 16 / 2 / 1393ساعت 23:6 نويسنده Unknown |

   دستای من سرده

 

 

    یعنی که من تنهام  **  یعنی ازت دورم **  یعنی تو رو میخوام

    دستای من سرده

    یعنی که دل تنگم     ***     یعنی برای تو با گریه  میجنگم      

   دستای من سرده

یعنی که دل کندی    ***    یعنی که غمگینم اما تو میخندی

   دستای من سرده

  یعنی که پر دردم     ***     یعنی دلم میخواد پیش تو برگردم

 ((****)) 

به عشق تو    قسم  به جون  تو

میمیرم   واسه  چشمای   قشنگت

 ((****)

 به جون تو ..  بدون تو ..   میمیرم واسه چشمای قشنگت..



برچسب‌ها: عشق قسم تو من چشمای قشنگ تو قشنگ مردن دل کندن
+ تاريخ شنبه 6 / 4 / 1391ساعت 12:16 نويسنده Unknown |

دلم برایت تنگ است

و هیچ کاری از دست من برنمی آید !

زخم می نهد بر دلم

که حتی نمی توانم بگویم

تو را گم کردم

چون ...

تو هیچ وقت از آن من نبودی !!هیچوقت !

 


برچسب‌ها: تنهایی زخم بی کسی درد دل دلتنگی غربت غریبی عشق دوست داشتن
+ تاريخ جمعه 31 / 3 / 1391ساعت 21:39 نويسنده Unknown |

آن لحظه که دلتنگ یارم می شوم.
خود به خود هوس باران را می کنم.


آن لحظه که اشک از چشمانم سرازیر می شود.
هوس یک کوچه تنها را می کنم.
آن لحظه است که دلم می خواهد
تنهایی در زیر باران بدون هیچ چتر و سر پناهی قدم بزنم
قدم بزنم تا خیس خیس شوم ،
خیس تر از قطره های باران…. خیس تر از آسمان و درختان
آن لحظه که خیس خیس می شوم ، دلم می خواهد باز زیر باران بمانم ،
دلم نمی خواهد باران قطع شود.
دلم می خواهد همچو آسمان که بغضش را خالی می کند ،
خالی شوم ...
از دلتنگی ها ، از این شب پر از تنهایی
تنها صدای قطره های باران را می شنوم ،
اشک می ریزم ،
و آرزوی یارم را می کنم
دلم می خواهد آسمان با اشکهایش سیل به پا کند
لحظه ای که آرام آرام می شوم
و دیگر تنهایی را احساس نمی کنم ،
چون باران در کنارم است.
باران مرا آرام می کند ،
مرا از غصه ها و دلتنگی ها رها می کند و به آرزوهایم نزدیک می کند
آن دم که باران می بارید ، بغض غریبی گلویم را گرفته بود ،
دلم می خواست همچو آسمان که صدای رعدش
پنجره های خاموش را می لرزاند فریاد بزنم ،
فریاد بزنم تا یارم هر جای دنیاست صدای مرا بشنود.
صدای کسی که خسته و دلشکسته
با چشمان خیس و دلی عاشق در زیر باران قدم می زند ،
تنهایی در کوچه های سرد و خالی…
کجایی ای یار من ؟
کجایی که جایت در کنارم خالی است.
در این شب بارانی تو را می خواهم ،
به خدا جایت خالی خالی است.
کاش صدایت همچو صدای قطره های باران در گوشم زمزمه می شد
تو بودی شبی عاشقانه با هم داشتیم
تو که نیستی منی که همان مرد تنها می باشم
قصه ای غمگین را در این شب بارانی خواهم داشت.
قصه مرد تنها در یک شب بارانی ،
شبی که احساس می کنم بیشتر از همیشه عاشقم.
آری
آن شب آموختم که
باران بهترین سر پناه من برای رفع دلتنگی هایم است....


برچسب‌ها: باران دلتنگی شب عاشقانه عشق یار
+ تاريخ چهار شنبه 29 / 3 / 1391ساعت 10:46 نويسنده Unknown |

 به من می گویی ارام باش...

 

مگر یادت میگزارد من ارام باشم?

مگر خاطره هایت می گزارند بی تو زندگی کنم؟

محال است بی تو بودن ، خیال است با تو پر کشیدن...

مگر یادت میگذارد که فراموشت کنم..

آه...

کاش اینجا همان آغاز بود ، کاش هیچ آغازی پایان نداشت..

جای بوسه هایت بر روی گونه ام مانده..

جای دستان تو در دست های من خالیست و میدانم که خالی خواهد ماند..

از بعد رفتنت هزار بار توبه کردم که هوس اغوش تو را نکنم..

اما باز غرق خیال تو گم میشوم در اعماق اغوشت..

مگر عشقت میگذارد که بی خیالت شوم؟

و اما  تو ... چقدر بی وفا بودی...

که از چشمانم عشق پاکی که به تو داشتم را  حس نکردی..

حالا کجایی که ببینی رفتن تو چه اتشی در درون من به پا کرده است

که بی وقفه تار و پود وجودم را می سوزاند..

کجایی که ببینی یک عالمه دل تنگی در قلبم نشسته است..

با چشمان تر و قلبی مالامال از درد صدایت میزنم

برگرد , عزیزم برگرد

ای که هستی تمام هستی من...برگرد..

هر چه شود محال است عشق تو از قلبم بیرون رود!

در خیالم با یاد تو زنده ام..باشد که مرا بفهمی..

آه... 


برچسب‌ها: دلتنگی عشق متن زیبا
ادامه مطلب
+ تاريخ شنبه 2 / 3 / 1391ساعت 21:48 نويسنده Unknown |

ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر...

 مي تواند تنها يك همسر داشته باشد

 و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي ....

براي ازدواجش ــ در هر سني ـ اجازه ولي لازم است

 و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار ميتواني ازدواج كني ...

 در محبسي به نام بكارت زنداني است و تو ...

 او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي ...

 او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني....

او درد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد ....

 او بي خوابي مي كشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني ....

 او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر ...

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛

 پیر می شود و میمیرد...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند.

 چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،

 زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛

 گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛

 سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...!

و این رنج است.

 

دکتر شریعتی


برچسب‌ها: زن عشق زندگی زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند
+ تاريخ جمعه 30 / 1 / 1391ساعت 18:55 نويسنده Unknown |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد